درویشی گمنام

جــز الف قـد دوسـت در دل درویــش نیسـت........... خــانــه تنگیسـت دل جــای یکــی بیـش نیسـت

درویشی گمنام

جــز الف قـد دوسـت در دل درویــش نیسـت........... خــانــه تنگیسـت دل جــای یکــی بیـش نیسـت

شرحی بر شریعت و طریقت و حقیقت

شرحی در شریعت، طریقت، حقیقت

 خدای تعالی فرمایند:  " إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ...  " (سوره آل عمران آیه 19) یعنی: دین در نزد خداوند، اسلام است. و در جای دیگر می‌فرمایند:  " وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ " (سوره آل عمران آیه 85) یعنی: هر کس، دینی جز اسلام1 ، طلب کند، هرگز از او پذیرفته نخواهد شد و در عالم دیگر از زیانکاران است.

ای دل تو دمی مطیع رحمان نشدی       و از کرده خویشتن پشیمان نشدی
    صوفی و فقیه و عالم و دانشمند             این جمله شدی ولی مسلمان نشدی

دین از زمان حضرت آدم علیه‌السلام تا حضرت خاتم صلوات‌الله علیه و آله و سلم، یک جمله بیش نبود: و آن کلمه طیبه " لا اله الا الله" و اعتقاد به وحدانیت حضرت حق تعالی است. امیرالمومنین علی علیه‌السلام فرماید: اسلام را به گونه‌ای تعریف می‌کنم که پیش از من، هیچ کس چنین توضیحی از آن نداده است: اسلام، همان تسلیم است و تسلیم، همان یقین است و یقین، همان تصدیق است و تصدیق، همان اقرار است و اقرار، همان اداء تکالیف است و اداء تکالیف، همان عمل کردن و انجام آنهاست.

گفت: سه جمله لا اله الا الله و محمد رسول‌الله و علی ولی الله، هر یک، قرارگاه جمله بعدی است، به این معنی که از نخستین جمله به جمله دوم و از جمله دوم به سومین آنها انتقال حاصل می‌شود.

پس از آن، گفت: در قبر، از همین سه جمله سوال خواهد شد و خداوند در قرآن مجید به آنها اشاره کرده و فرموده است: سمع و بصر و فؤاد یعنی گوش و چشم و قلب، مورد سوال قرار می‌گیرد. گوش و شنوایی برای توحید و بصر و بینایی، برای نبوت و فؤاد و قلب، برای ولایت است. و خلاصه آن که جمله لا اله الا الله، همان شریعت است و محمد رسول‌الله، طریقت و علی ولی‌الله، حقیقت می‌باشد و از پیامبر اکرم صلوات‌الله علیه و آله، روایت شده که فرمود: شریعت، همان گفته‌های من است و طریقت، افعال و کارهای من و حقیقت، حالات من است و معرفت، سرمایه من و عقل، اساس دین من و محبت، پایه من و شوق، مرکب من و خوف، همنشین من و دانش، سلاح من و شکیبایی، دوست من و توکل، توشه من و قناعت، گنج من و راستی، منزل من و یقین، پناهگاه من و فقر مایه افتخار من است و به فقر خود، در میان سایر انبیاء و مرسلین، افتخار می‌کنم. سید حیدر ع ا ملی در کتاب انوار الحقیقه روایت کرده است که : شریعت آن است که خدای را بپرستی و طریقت، آن است که در عبادت، خدای را حاضر داری و حقیقت، آن است که او را مشاهده نمایی.

مسلمان در اذان نماز خود، می‌گوید: اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول‌الله و اشهد ان علیا ولی‌الله. یعنی: شهادت می‌دهم که خدایی جز پروردگار عالم نیست و شهادت می‌دهم که محمد رسول و علی ولی خداست و بدیهی است که شهادت، باید بر اساس رویت و شهود باشد، نه آن که تنها به آن، علم و یقین داشته باشیم.

شریعت، در حکم صدر است و خداوند فرمود:  " أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ "2 یعنی: آیا سینه تو را گشاده نکردیم؟ و طریقت، به منزله قلب است و خداوند فرمود:  " نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ * عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنذِرِینَ "3 یعنی: روح‌الامین، قرآن را به قلب تو نازل کرده است تا از ترسانندگان باشی. و حقیقت، حکم فواد و قلب دارد و خداوند فرمود:  " مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى "4 یعنی: آن چه فواد و قلب پیامبر دید، دروغ نبود.

عارف بزرگ، نجم‌الدین کبری در مورد سه کلمه شریعت، طریقت و حقیقت فرموده است: خلاصه مطلب این است که هر کس به ولایت مطلقه حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام، معتقد بوده و به واجبات عمل کند و از کارهای حرام، بپرهیزد و به مستحبات و مکروهات نیز توجه داشته باشد، چنین کسی دارای شریعت و طریقت و حقیقت است.

آن باده که لا اله الا الله است            ساقیش محمد رسول‌الله است
  مقصود ز باده و ز ساقی نشاًه است        آن نشاًه یقین علی ولی‌الله است

خداوند سبحان در قرآن فرمود:  " فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا " (سوره کهف، آیه 110) هر کس دیدار پروردگار خویش را امید می بندد ، بایدکرداری شایسته داشته باشد و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد

گفته می‌شود که شریعت، همانند کشتی و طریقت، همانند دریا و حقیقت، همچون دُرّ و گوهر است، پس هر آن کس که در جست و جوی گوهری است، باید در کشتی نشیند و در دریا کاوش کند تا آن که به دُرّ و گوهر دست یابد و آن کس که این ترتیب را رعایت نکند، به گوهر نخواهد رسید. و اگر کسی را دیدی که چون پرندگان، در هوا پرواز می‌کند یا آن که بر دریا راه می‌رود و یا آتش می‌خورد و یا کارهای دیگری شبیه کرامات، از او صادر می‌شود، بدان که در ادعای خود، دروغ می‌گوید و کار او را نباید به حساب کرامت گذاشت.

بنابراین، نخستین کار که بر سالک راه، لازم است مراعات شریعت است و شریعت، همان دستورهای خدا و پیامبرش می‌باشد از قبیل وضوء و نماز و روزه و زکات و حج و ولایت و همچنین ترک محرمات و بالاخره مراعات اوامر و نواهی5 دیگر و طریقت، همانا پرهیزگاری و انجام اموریست که انسان را به مولی نزدیک می‌سازد ( و مقصود، نوافل است همان گونه که خداوند در حدیث قدسی فرموده، بنده من با نوافل به من، تقرب حاصل می‌کند) با قطع منازل و مقامات معنوی. اما حقیقت وصول به مقصد است(مقصود، لقاءالله است) هم چنان که خداوند در قرآن مجید فرموده: هر کس که امید به لقاء پروردگار خود دارد، باید که عمل صالح انجام دهد و ه کس را در عبادت، با خداوند شریک نسازد.

شریعت، علم به احکام دینی است و طریقت، عمل کردن به آنها و پیروی از اعمال و سنت پیامبر خداست. و اما حقیقت، وصول به حق است که " وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ "6 یعنی: پروردگار خود را عبادت نما تا به مقام یقین نائل و واصل گردی.

این همه گفتیم لیک اندر بسیج          بی عنایات خدا هیچیم، هیچ
   بی عنایات حق و خاصان حق            گر ملک باشد سیا هستش ورق

(نشان ازبی نشانها ج2ص236 )


1- منظور از اسلام، دین تسلیم است

2- سوره شرح، آیه 1

3- سوره شعرا، آیات 193و 194

4- سوره نجم، آیه 11

5- انچه نهی شده است

6- سوره حجر، آیه 99

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد