تا خیل غمت خیمه زد اندر دل تنگم
|
|
از تنگ دلی با در و دیوار به جنگم |
گر کشته ز عشق تو شوم صاحب نامم
|
|
ور زنده کوی تو روم مایهی ننگم |
در ورطهی شوق تو چه اندیشه ز بحرم
|
|
در لجه عشق تو چه پرواز نهنگم |
تا پاره نگردید ز هم رشتهی عمرم
|
|
تار سر زلف تو نیفتاد به چنگم |
روی تو در آیینهی جان عکس بینداخت
|
|
تا تختهی تن پاک بگشت از همه رنگم |
زان رو به خدنگ مژهات دوختهام چشم
|
|
کابروی کمان دار تو دوزد به خدنگم |
دستی که طمع دارم از آن ساغر صهبا
|
|
ترسم شکند شیشهی امید به سنگم |
فریاد که آن عمر شتابنده فروغی
*********************
فروغی بسطامی |
|
گشت از ره بیداد ولیکن به درنگم |