الهی ... ای کریمی که بخشنده ی عطایی ، و ای حکیمی که پوشنده خطایی ، و ای صمدی که از ادراک خلق جدایی و ای احدی که در ذات و صفات بی همتایی و ای خالقی که راهنمایی و ای قادری که خدایی را سزایی ، جان ما را صفای خود ده و دل ما را هوای خود ده ، و چشم ما را ضیای خود ده و ما را ان ده که ان به و مگذار ما را به که و مه. الهی عذر ما بپذیر ، بر عیب ما مگیر . الهی ترسانم از بدی خود ، بیامرز مرا به خوبی خود .
الهی در دل های ما جز تخم محبت مکار و بر تن و جان های ما جز الطاف مرحمت خود منگار و بر کشت های ما جز باران رحمت خود مبار .
( بخشی از مناجات خواجه عبد الله انصاری )
|