-
رباعیات شیخ ابو سعید
چهارشنبه 18 مردادماه سال 1385 02:14
دل گر ره عشق او نپوید چه کند جان دولت وصل او نجوید چه کند آن لحظه که بر آینه تابد خورشید آیینه انا الشمس نگوید چه کند ******************************************* ای باد ! به خاک مصطفایت سوگند باران ! به علی مرتضایت سوگند افتاده به گریه خلق، بس کن بس کن دریا ! به شهید کربلایت سوگند...
-
میلاد یار مبارک باد
دوشنبه 16 مردادماه سال 1385 17:33
مـــیلاد مــبارک و میمـــون خـانـه زاد لم یـــــزلی مــــــــــــولای درویــشــــان مقــتـــدای همـــــــه حضرت علی ابن ابیطالب را به هم ه شم ا تبریک عرض می نمایم *********** نه مراست قدرت آنکه دم زنم از جلال تو یا علی نه مرا زبان که بیان کنم صفت کمال تو یا علی شده مات عقل موحدین همه در جمال تو یا علی چو نیافت غیر تو...
-
رباعیات شیخ ابوسعید
یکشنبه 15 مردادماه سال 1385 01:26
دیروز که چشم تو بمن در نگریست خلقی بهزار دیده بر من بگریست هر روز هزار بار در عشق تو ام میباید مرد و باز میباید زیست ********************************** عاشق نتواند که دمی بی غم زیست بی یار و دیار اگر بود خود غم نیست خوش آنکه بیک کرشمه جان کرد نثار هجران و وصال را ندانست که چیست ************************************* گر...
-
من از کجا پند از کجا...........
جمعه 13 مردادماه سال 1385 13:25
من از کجا پنــد از کجا بـاده بگردان ســـــــاقیــــا آن جام جــان افزای را برریز بر جان ســـــاقیــــا بر دست من نه جــام جــــان ای دستگیر عاشقـان دور از لب بیگانگان پیش آر پنهان ســـــاقیــــــا نـــانی بده نـــان خـــواره را آن طامع بیچــاره را آن عاشق نانباره را کنجی بخسبــان ســــاقیــــــا ای جـان جـان جـان جان...
-
رباعیات شیخ ابو سعید
پنجشنبه 12 مردادماه سال 1385 16:08
وا فریادا ز عشق وا فریادا کارم بیکی طرفه نگار افتادا گر داد من شکسته دادا دادا ور نه من و عشق هر چه بادا بادا ********************************* گفتم صنما لاله رخا دلدارا در خواب نمای چهره باری یارا گفتا که روی به خواب بی ما وانگه خواهی که دگر به خواب بینی ما را **************************** در کعبه اگر دل سوی غیرست ترا...
-
تعریف عرفان
چهارشنبه 11 مردادماه سال 1385 09:19
تعریف عرفان تصوف و عرفان یک مفهوم کلی و عام است که بر مصادیق گوناگونی اطلاق شده است. بنا براین در تعریف عرفان و همچنین در رد و قبول آن نباید از خصوصیات مصادیق غفلت کرده و مبنای کار را این مفهوم کلی و عام قرار داد. تعاریف عرفا نیز از عرفان متعدد است. زیرا عرفا در تعریف عرفان و مسائل مربوط به آن همانند توحید،فنا،عشق...
-
سخنان گهربار مولاعلی(ع)
سهشنبه 10 مردادماه سال 1385 00:30
هر کسی به من کلمه ای بیاموزد مرا بنده خود کرده است . * قناعت ثروتی است که پایانی ندارد . * هر که خود را بشناسد ، خدا را شناخته است . * شجاع ترین مردم آن است که حرف حق را بزند . * بزرگترین جهاد ، مبارزه با نفس است . * شمشیر آخته دردست مرد شجاع، عزیزتر از سخن راست نیست. * زشت ترین سخن راست، ستایش انسان از...
-
دلمن رای تو دارد............
دوشنبه 9 مردادماه سال 1385 03:00
دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد رخ فرسودهی زردم غم صفرای تو دارد سر من مست جمالت دل من دام خیالت گهر دیده نثار کف دریای تو دارد ز تو هر هدیه که بردم به خیال تو سپردم که خیال شکرینت فر و سیمای تو دارد غلطم گر چه خیالت به خیالات نماند همه خوبی و ملاحت ز عطاهای تو دارد گل صد برگ به پیش تو فرو ریخت ز خجلت که گمان برد...
-
تا کی به تمنای...........
یکشنبه 8 مردادماه سال 1385 02:18
تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه ای تیره غمت را دل عشاق نشانه جمعی به تو مشغول و تو غایب زمیانه رفتم به در صومعه عابد و زاهد دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد در میکده رهبانم و در صومعه عابد گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه روزی...
-
فرا رسیدن ماه رجب
پنجشنبه 5 مردادماه سال 1385 17:17
فــــرا رسیـــــدن مـــاه پــر خـیـــر وبــرکت مــــاه ولایت ماه مــولای درویشـــان علی(ع) را به محضر امام عصر( عج) و به همه سالکان راه حضـــرت دوست تبــریک عــرض مینمــایم سرخوش و مستم ز ولای علی جان دو عالم به فدای علی چنگ زن و دف کش و تنبوری ام عاشق و دیوانه برای علی ما همه مستان در حیدریم کس نگزینیم به جای علی ای...
-
مرده بودم زنده شدم
سهشنبه 3 مردادماه سال 1385 16:42
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم دیـــده سیــر است مــــرا جـان دلیـر است مـــرا زهـــره شیــر است مــرا زهــره تـابنــــده شدم گفت که دیــوانـه نهای لایق این خـانـــه نــــــهای رفتـم دیـوانه شدم سلسله بنـــدنــــــــده شدم گفت که سرمست نهای رو که از این دست نهای در هــوس...
-
ســــاقی مستـــــــان
شنبه 31 تیرماه سال 1385 00:27
ســـاقی مستـــان در جهان جان چو من یک عــاشق هشیـــار نیست یک سر مــوی مـرا پیـــوند ننـــــگ و عـــــــار نیست هیچ جامی در جهان چون جام من سرشـار نیست خـــورده ام زان مـــی که انـدر خــانه خمــار نیست دیــده ام یــاری که مثلش در همـه اقطــــار نیست هـر که عــاشق پیشــه نبـود غیـر انســـانش بدان نیست غیــر از عشق...
-
مناجات پیر هرات
سهشنبه 27 تیرماه سال 1385 17:36
الهی ای دهنده عطا و پوشینده جفا نه پیدا که پسند کو؟ او پسندیده چراینده بناها به قضا پس کوی که چرا؟ الهی کار پیش از آدم و حواست و عطا پیش از خوف و رحاست اما آدمی به سبب دیدن مبتلاست ـ خاصه او آنکس است که از سبب دیدن رهاست اگر اسیاء احوال است قطب مشیت بجاست ـ الهی عنایت کوه است و فضل تو دریاست کوه کی فرسود و دریا کی...
-
مناجات پیر هرات
دوشنبه 26 تیرماه سال 1385 01:49
الهی اگر از دنیا نصیبی است به بیگانگان دادم و اگر از عقبی مرا ذخیره یی است به مومنان دادم ـ در دنیا مرا یاد تو بس و در عقبا مرا دیدار تو بس دنیا و عقبا دو متاعند بهایی و دید نقدیست عطائی ـ قومی بینم باین جهان از و مشغول قومی از هر دو جهان بوی مشغول گوش فرا داشته که تا نسیم سعادت از جانب قربت کی دمد؟ و آفتاب وصلت از...
-
مناجات پیر هرات
شنبه 24 تیرماه سال 1385 17:31
الهی در سر گریستنی دارم دراز ـ ندانم که از حسرت گریم یا از ناز ـ گریستن حسرت بهره یتیم و گریستن شمع بهره ناز ـ از ناز گریستن چون بود این قصه یی است دراز ـ الهی یک چند بیاد تو نازیدیم آخر خود را رستخیز گزیدیم چومن کیست که این کار را سزیدیم اینم بس که صحبت تو ارزدیم ـ الهی نه جز از یاد تو دلست نه جز از یافت تو جان پس...
-
مناجات پیر هرات خواجه صاحب انصاری
جمعه 23 تیرماه سال 1385 11:59
الهی نور تو چراغ معرفت بیفروخت دل من افزونی است گواهی تو ترجمانی من بکردند ندأ من افزونی است قروب تو چـــراغ وجد بیفروخت همت من افزونی است بود تو کار من راست کـــرد بود تو من افزونی است ـ الهی از بود خود چه دیدم مگر بلا و عناد از بود تــــو همـــه عطا است و وفای به بر پیدا و بکرم هویدا ـ نا کرده گیر کرد رهی و آن کـــن...
-
ترک خود بینی(تکبر)
پنجشنبه 22 تیرماه سال 1385 00:43
پایه و اساس معرفت حق دوری از خود پرستی و تکبر است. پس از آفرینش آدم ، نخست گناه ، تکبر و خود برتر بینی بود که از شیطان سر زد. پس فرشتگان سجده کردند مگر ابلیس که سر باز زد و خود را برتر دید و از کافران بود﴿مصحف س ۲ ی ۳۴﴾ در قران کریم کبریا و بزرگی را در آسمان و زمین از آن خدا می بینیم و له الکبریا فی السماوات و الارض...
-
آقاى سید على مبداء
دوشنبه 19 تیرماه سال 1385 17:06
آقاى سید على مبدا عارف کامل و عاشق واصل حضرت آقا سیّدعلی مبدأ معروف به مبدأ درویش تهرانی فرزند ابوجعفر در سال 1268 هجری شمسی مطابق با 1302 هجری قمری در تنکابن دیده به نور ذوالجلال باز کرد. از نحوهی زندگی و تحصیلات او در دوران نوجوانی وجوانی اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی برخی ازدوستان و مریدان نزدیک او گفتهاند که...
-
مناجات
یکشنبه 18 تیرماه سال 1385 16:29
الهی ... ای کریمی که بخشنده ی عطایی ، و ای حکیمی که پوشنده خطایی ، و ای صمدی که از ادراک خلق جدایی و ای احدی که در ذات و صفات بی همتایی و ای خالقی که راهنمایی و ای قادری که خدایی را سزایی ، جان ما را صفای خود ده و دل ما را هوای خود ده ، و چشم ما را ضیای خود ده و ما را ان ده که ان به و مگذار ما را به که و مه. الهی عذر...
-
شاید این جمعه بیاید............ شاید
جمعه 2 تیرماه سال 1385 12:34
خبر آمد خبری در راه است سرخوش آن دل که از آن آگاه است شاید این جمعه بیاید...شاید پرده از چهره گشاید...شاید دست افشان...پای کوبان می روم بر در سلطان خوبان می روم می روم بار دگر مستم کند بی سر و بی پا و بی دستم کند می روم کز خویشتن بیرون شوم در پی لیلا رخی مجنون شوم هر که نشناسد امام خویش را بر که بسپارد زمان خویش را با...
-
به جز دست علی مشکل گشا کیست ؟
پنجشنبه 1 تیرماه سال 1385 16:39
به جز دست علی مشکل گشا کیست کلید کنت و کنز مخفیا کیست کسی جز او توانایی ندارد که زخم شیعه را مرحم گذارد غدیر ای باده گردان ولایت رسولان الهی مبتلایت - ندا آمد زمحراب سماوات به گوش گوشه گیران خرابات رسولی کزغدیر خم ننوشد ردای سبز بعثت را نپوشد تمام انبیا ساغر گرفتند شراب از ساقی کوثر گرفتند - علی ساقی رندان بلاکش بده...
-
مدد گرفتن از حضرت مولا
پنجشنبه 1 تیرماه سال 1385 07:25
چهار شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۵ از ذکر علی مدد گرفتیم آن چیز که میشود گرفتیم در بوته ی آزمایش عشق از نمره ی بیست صد گرفتیم دیدیم که رایت علی سبز معجون هدایت علی سبز درچمبر آسمان آبی خورشید ولایت علی سبز از باده ی حق سیاه مستیم اما زحمایت علی سبز شیرین شکایت علی زرد فرهاد حکایت علی سبز دستار شهادت علی سرخ لبخند رضایت علی سبز...
-
سرآغاز کلامبا نام حضرت دوست
چهارشنبه 31 خردادماه سال 1385 14:10
حمـــــد پــــــاک از جــــــان پـــاک آن پــاک را کـــــــــو خــــــلا فت داد مشتـــــی خــــاک را آن خــــرد بخشــی کــه آدم خـــــــــــاک اوست جـــــرؤ و کل برهـــــــــان ذات پــــاک اوست کـــــــــو ه را چــــــون ظلـــه آســـــان او کنـد بحــــــــر را گهـــو اره جنبــــــان او کنــــــــد بنـــــــده را...